نقش جمعیت و بازتوزیع آن در توسعه
|
الهام فتحی |
|
|
مقدمه: (4733 مشاهده) |
نحوهی پراکندگی و توزیع جمعیت در هر سرزمینی از موضوعات و مباحث مهمی است که از دیرباز تا کنون در ارتباط با توسعهی جوامع مطرح بوده است. نظریات جغرافیایی متعددی در زمینهی تراکم و بازتوزیع جمعیت وجود دارد که همهی آنها حکایت از وجود رابطهای مستقیم بین توزیع مناسب و متعادل جمعیت و توسعه دارد. از جمله آنها میتوان به نظریهی مکان مرکزی والتر کریستالر
(۱۸۹۳ تا ۱۹۶۹ میلادی) اشاره کرد. این نظریه یکی از علمیترین نظریات در زمینهی ساخت سکونتگاهها است که در بسیاری موارد، برنامههای توسعهی اجتماعی-اقتصادی کشورها و نواحی را تحت تأثیر قرار داده است.
بیگمان رشد ناموزون و نامتناسب جمعیت و تراکم آن در پایتخت کشورهای در حال توسعه یا توسعهنیافته یکی از مشکلات بزرگ پیش روی این کشورها است. از این رو همهی برنامهریزیهای کلان در کشورهای کمتر توسعهیافته باید با هدف جلوگیری از رشد نامتوازن شهرها صورت گیرد. توزیع منابع اعتباری و سرمایهای در اطراف و اکناف کشور با توجه به نیازهای واقعی و بر اساس یک الگوی فراگیر ملی میتواند از رشد بیرویه و بزرگ شدن این شهرها جلوگیری کند. البته پرواضح است که معکوسکردن مهاجرت در این شهرها کاری است سخت و زمانبر که فقط با داشتن یک برنامهی ملی و عزم نخبگان جامعه برای رسیدن به توسعهای پایدار، ممکن خواهد شد.
|
|
واژههای کلیدی: جمعیت، بازتوزیع، توسعهنیافته، در حال توسعه |
|
متن کامل [PDF 347 kb]
(1775 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|